گزارشی از یك مقاله علمی-پژوهشی اشتغال و ضریب احتمال ۲ و نیم درصدی برای طلاق برتریها: اشتغال زنان موجب می شود آنان برای رسیدن به موقعیت هایی که از آنها به عنوان موفقیت یاد می شود توانمندتر شوند اما برخی تحقیقات می گوید اشتغال زنان با ایجاد استقلال مالی بیشتر برای آنها، اشتیاق به ازدواج را کمتر کرده و زمینه بیشتری برای طلاق فراهم می آورد. «بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ازدواج و طلاق» عنوان مقاله ای به قلم «زهرا دری نجف آبادی»، «محسن مهرآرا»، «فرهاد غفاری» و «کامبیز هژبر کیانی» است که در فصلنامه علمی-پژوهشی اقتصاد و الگوسازی انتشار یافته است. خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است، اما در عین حال با اهمیت ترین و اثرگذارترین بخش هر جامعه است که در طول زمان و در تمام جوامع و فرهنگ ها، تغییرات اساسی مهمی در تمام جنبه های ساختاری، کارکردی و معنایی آن رخ داده است. دگرگونی ارزش های فردی و اجتماعی، تغییر جایگاه و افزایش مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان، کاهش تمایل به فرزندآوری، گذار از سبک ازدواج های سنتی به شیوه های مدرن انتخاب همسر، به تاخیر انداختن ازدواج، افزایش طلاق و افزایش خانواده های تک سرپرست را می توان به عنوان نمونه هایی از تغییرات در ساختار خانواده در عصر حاضر دانست. در ایران نیز نهاد خانواده با این قبیل تغییرات همراه بوده و دگرگونی هایی نظیر تغییر ساختار قدرت در خانواده، افزایش سن ازدواج، تغییر جایگاه و موقعیت زنان و افزایش قدرت چانه زنی آنها در خانواده را تجربه کرده است و در این میان تغییر الگوی زندگی خانوادگی از یک نفر شاغل به هر دو شاغل، الگوی ثابت مرد نان آور و زن خانه دار را دستخوش تغییر کرده است. بااینکه در ابتدا مسائل اقتصادی انگیزه اصلی زنان برای ورود به بازار کار بود، اما امروزه حتی زنان طبقه مرفه نیز برای کسب موفقیت های فردی، اجتماعی و دیگر امتیازاتی که بدنبال اشتغال به دست می آید، به کار خارج از منزل تمایل دارند. ورود زنان به بازار کار باعث شده تا آنها که قبل از این فقط با مادری و همسری ایفای نقش می کردند، حالا نقش ها و مسئولیت های مختلف و چندگانه را برعهده بگیرند که نتایج مثبت و منفی آن، فرد، خانواده و نطام اجتماعی را در سطح وسیعی تحت تاثیر قرار می دهد. از مجموع حدود ۴۹ هزار نفری نمونه آماری در یک بررسی مربوط به سال ۱۳۹۷، در بین زنان ۱۸ سال به بالا، حدود ۷۰ درصد خانه دار و کمتر از ۱۱ درصد شاغل بوده اند. همین طور آمار نشان میدهد که حدود ۱۰.۵ درصد از زنان بدون شغل درآمد کسب کرده اند این مقاله در قالب روش شناسی کمّی از روش تحلیل ثانویه با تحلیل داده های ثانویه استفاده می نماید. در این روش محقق بدون رفتن به میدان تحقیق و گردآوری داده به واکاوی و تحلیل ابعاد مختلف موضوع مورد بررسی برمبنای داده های از قبل گردآوری شده در مراکز آماری می پردازد. همین طور داده های مورد استفاده در این مقاله از اطلاعات طرح هزینه و خانوار در سال ۱۳۹۷ مرکز آمار ایران به دست آمده اند. برمبنای داده های مربوط به سال ۱۳۹۷، جمعیت کل کشور برابر ۷۹میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفر و تعداد خانوارها برابر با ۲۴ میلیون و ۱۹۶ هزار و ۲۵ بوده است. حجم نمونه زنان ۱۸ سال و بالاتر که وضعیت آنها نیز در این مقاله مورد توجه قرار گرفته برابر با ۴۸ هزار و ۶۳۸ نفر است. توزیع وضعیت اشتغال زنان ۱۸ سال به بالا در میان نمونه آماری سال ۱۳۹۷ بر اساس جدول فوق از مجموع ۴۸ هزار و ۶۳۸ نفر از زنان ۱۸ سال و بیشتر، حدود ۷۰ درصد خانه دار و کمتر از ۱۱ درصد شاغل بوده اند. همین طور آمار نشان میدهد که حدود ۱۰.۵ درصد از زنان بدون شغل درآمد کسب کرده اند. تگاهی به وضعیت باسوادی زنان در فضای ۴ سال پیش نتایج بررسی وضعیت باسوادی زنان نشان میدهد که در سال ۹۷ و از مجموع ۴۸ هزار و ۶۳۸ نفر از زنان دارای ۱۸ سال و بیشتر، حدود ۷۳ درصد از آنها باسواد و ۲۷ درصد بیسواد بوده اند. این در حالیست که نرخ باسوادی در میان زنان هیچ گاه ازدواج نکرده بیش از ۹۳ درصد، در زنان طلاق گرفته حدود ۸۷ درصد، در زنان دارای همسر یا بانوانی که همسر آنها فوت شده ۶۹ درصد محاسبه شده است. بررسی متوسط سطح تحصیلات نیز نشان میدهد که متوسط سطح تحصیلات در حد متوسطه بوده است. این در حالیست که متوسط سطح تحصیلات زنان هیچ گاه ازدواج نکرده برابر با فوق دیپلم بوده که این رقم برای زنان دارای همسر و یا همسر فوت شده، بین راهنمایی و متوسطه برآورد شده است. آمار و ارقام می گوید طلاق زنان شاغل ۲.۵ درصد بیشتر است در این مطالعه، وضعیت زن ازدواج کرده؛ دارای همسر یا همسر فوت شده حالت پایه در نظر گرفته شده است. هدف اصلی تخمین این مدل این است که اثرات اشتغال زنان و نیز سایر متغیرهای مدل بر طلاق یا ازدواج بررسی شود. نتایج تجربی مدل برای حالت دوم (زن طلاق گرفته است) نشان می دهد، متغیر مستقل «سن» دارای تاثیر ناچیز ولی معنادار و البته منفی بر طلاق است. بطوریکه به ازای افزایش هر یک سال سن زنان، احتمال طلاق در حدود ۰.۰۰۰۳ در میان خانوارها کم شده است. این نتیجه بیان کننده آنست که به هر چه سن فرد بیشتر می شود، احتمال طلاق نسبت به طبقه پایه کمتر می شود. اثر اشتغال در بین زنان طلاق گرفته و نیز هیچ گاه ازدواج نکرده، افزایشی و مدلول دار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، اشتغال زنان آنها را برای طلاق یا هیچ گاه ازدواج نکردن مستعدتر می سازد اثر اشتغال نیز در هر دو حالت طبقه دوم (زن طلاق گرفته است) و طبقه سوم (زن هیچ گاه ازدواج نکرده) افزایشی و مدلول دار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، اشتغال زنان آنها را برای طلاق یا هیچ گاه ازدواج نکردن مستعدتر می سازد. احتمالاً اشتغال زنان با ایجاد استقلال مالی بیشتر برای آنها، اشتیاق آنها به ازدواج را کمتر کرده و زمینه بیشتری برای طلاق فراهم می آورد بطوریکه برمبنای ضرایب نهایی به دست آمده احتمال طلاق زنان شاغل در مقایسه با زنان غیر شاغل حدود ۲.۵ درصد بیشتر است. نتیجه مهم و حائز اهمیت دیگر، تاثیر درآمد خانوار بر ازدواج و طلاق است. باتوجه به معنادار نبودن ضریب درآمد، می توان دریافت که احتمال انتخاب حالت دوم (طلاق گرفتن) و حالت سوم (هرگز ازدواج نکردن) نسبت به حالت پایه (ازدواج کردن) فارغ از میزان درآمد خانوار است. در حقیقت این که خانوار برحسب درآمد فقط از دهک های بالایی جامعه باشد و یا جزء اقشار کم درآمد جامعه محسوب شود، در تصمیم گیری آنها برای ازدواج یا طلاق موثر نیست. جمع بندی افزایش تمایل زنان به حضور در عرصه های اشتغال، نتایج مختلفی در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی دارد. زنان از یک سو به عنوان هسته اصلی خانواده در جامعه ایرانی شناخته می شوند و از طرف دیگر نیمی از جمعیت بالقوه کشور برای ورود به عرصه اقتصادی و نقش آفرینی در حوزه های رشد و توسعه اقتصادی هستند. فارغ از دلیلهای تمایل زنان برای ورود به بازار کار، تاثیری که این قبول مسئولیت در خانواده و در نهایت جامعه می گذارد، بسیار مهم و قابل توجه است. اگر ازدواج را مرحله ای مهم از زندگی افراد در نظر بگیریم، این مساله برای یک زن مقرر است بار مسئولیت فرزندآوری و تربیت آنها را نیز بر عهده بگیرد، بمراتب مهم تر است. از طرف دیگر اشتغال برای زنان متاهل هم بار مسئولیت فردی آنها را در قبال خانواده و اجتماع می افزاید و هم می تواند نتایج مثبت و منفی متفاوتی برای آنها به همراه داشته باشد. منبع زهرا دری نجف آبادی، محسن مهرآرا، فرهاد غفاری و کامبیز هژبر کیانی، «بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ازدواج و طلاق»، فصلنامه اقتصاد و الگوسازی، شماره ۲: تابستان ۱۴۰۰