داریوش آشوری و بازاندیشی در قلمرو ادبیات فارسی
به گزارش برتریها داریوش آشوری همچون نویسندگان و مترجمان سرشناس عصر حاضر است كه بیشتر در بین اهالی ادبیات بعنوان مترجم آثار «فردریش نیچه» شناخته می شود در صورتی كه خدمات مهم و ماندگاری چون تاسیس «كانون نویسندگان ایران» ماحصل تلاشهای آشوری در حوزه فرهنگ و ادبیات به شمار می آید.
«مشکل زبانِ فارسی این نیست که با عربی آمیخته است. خیلی از زبان ها با هم آمیخته اند، بلکه آنست که این آمیختگی چنان بی حساب و کتاب بوده است که دستگاهِ صرفیِ زبانِ فارسی را از کارِ انداخته. فارسی و عربی چه به عنوانِ ۲ زبانِ همسایه چه به عنوانِ ۲ زبان در قلمروِ یک فرهنگِ دینی می بایست با یکدیگر رابطه و داد و ستد داشته باشند، چنان که داشته اند و می بایست خیلی از واژه ها را از یکدیگر بگیرند، چنان که گرفته اند. (۱)
اینها برشی از مقدمه کتاب «بازاندیشی زبان فارسی» نوشته داریوش آشوری نویسنده، مترجم، زبان شناس است. داریوش آشوری در ایران بیشتر به واسطه ترجمه هایش شناخته می شود اما منتقدان ادبی، او را خدایگان سخن می دانند و خدمات بسیارش را در حوزه های ادب و زبان شناسی ارج می نهند. داریوش آشوری در بین دانشجویان بسیار شناخته شده است و مقاله هایش در حوزه های علوم سیاسی، علوم اجتماعی، فلسفه و زبان شناسی در دانشگاه ها تدریس می شود.
داریوش آشوری در واقع متولد ۱۱ مرداد ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران است. او کودکی خویش را در تهران گذرانده است و در محله بازار بزرگ نزدیک به سقاخانه نوروزخان به دنیا آمده است. زمان کودکی او دقیقا برابر با زمانی بوده است که تهران هنوز درگیر مدرنیته نشده بود و این خصوصیت شهر را برای داریوش آشوری جذاب می کرد و سبب قلیان احساسات و عواطف شاعرانه در او می شد. او درباره کودکی خود می نویسد: «در آن فضا، که از نظرِ کالبد شهری و ریختِ معماری هم چندان از روزگارِ قاجاریه دور نشده بود، هنوز آن ذوق و عادتِ دیرینه که همه چیز را به زبانِ شعر بیان می کرد، چیره بود. بر دیوارِ دکان بقالی و عطاری می نوشتند، «ای که در نسیه بری همچو گلِ خندانی/ پس سبب چیست که در دادنِ آن گریانی»! یا بر دیوارِ سربینه حمام عمومی هم می نوشتند، «هر که دارد امانتی موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود…» و اشخاصی هم بودند که شعر بسیار از حفظ داشتند. مادر من هم از این جمله بود. هرچند به مدرسه نرفته بود و درسِ رسمی نخوانده بود اما در حافظه نیرومندش ده ها بیت شعر خانه داشت که به مناسبت می خواند.»
آشوری درباره نام خانوادگی خود گفته است: نامِ خانوادگیِ من (آشوری) برای بسیاری پرسش انگیز بوده است. در آن دوران گذاشتنِ نامهای ایرانیِ باستان و شاهنامه ای در میانِ طبقهٔ میانهٔ شهری، بخصوص تهرانی، باب بود. پدرم هم که در آن زمان ارتشی بود، نامِ مرا داریوش گذاشت. امّا، مادر بزرگِ مادری ام، که این نام برای اش غریب بود و در دهان اش نمی چرخید، یک نامِ «اسلامی» روی من گذاشته بود و مرا تا پایانِ عمرش «محسن» می نامید. (۲)
داریوش آشوری تحصیلاتش را در مدارس ممتاز تهران مانند دبیرستان البرز و دارالفنون آغاز کرد و در ۱۳۳۷ خورشیدی وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اجتماعی دانشگاه تهران شد. داریوش آشوری مدرک لیسانس خویش را در رشته اقتصاد از این دانشگاه گرفت. در دوران دکتری بود که آشوری نوشتن مقالات را شروع کرد. (۳)
کارگاه زبان فارسی داریوش آشوری در نیویورک
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد داریوش آشوری و بازاندیشی در قلمرو ادبیات فارسی